من وبابایی چشم براهتیم زودزودبیامن وبابایی چشم براهتیم زودزودبیا، تا این لحظه: 14 سال و 10 ماه و 19 روز سن داره

دلتنگ دیدارتم

می نویسم بی تو

1392/6/17 14:29
نویسنده : مامانی
93 بازدید
اشتراک گذاری

به نام خدایی که عاشق است بر ما

و حس عشق نابش به بنده هایش را در دل "مادر" میگذارد .

 

می نویسم بی تو

اکنون

که نیستی ..

اما رویای تو را در سر دارم

رویای شیرین با تو بودن

و حس توصیف ناپذیر مادری ....

 

می نویسم برای تو

وقتی که درون من رشد خواهی کرد.خواهی غلتید ...

و لحظه به لحظه انتظارم را بیشتر و بیشتر خواهی کرد ....

 

می نویسم از تو

وقتی که پا به دنیای من و ما میگذاری

وقتی که لحظه به لحظه زندگیم را سرشار از حس شیرین عشق میکنی

عشق مادری

عشق من به تو

و بزرگ میشوی

قد میکشی... در این دنیای بزرگ جایی برای خود می یابی

 

می نویسم با تو

حرفهایم را بخوانی یا نخوانی مینویسم

مینویسم تا از یادم نرود لحظه های شیرین زندگی ام را با تو

تا از یادم نرود که نعمتی دارم زیباتر از همه ی داشته ها

تا از یادم نرود که به خاطرت شگرگذار باشم

خوب می شود اگر بعدها در این ماندگار کردن ، همراهم باشی

و تو نیز بگویی از هرآنچه دلت میخواهد!

و با هم ادامه دهیم ثبت روزهای زندگی را که نبضش تویی ....

 

"مادرت"

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

بهار
17 شهریور 92 14:32
سلام عزیزم خوبی؟ من هم مث شما منتظرم نه یه ماه نه دوماه بلکه یه سال و خورده ای خدا بزرگه ... مطمئن باش به وقتش به ماها هم عنایت میکنه